سرزمین ایران به سرزمین ”گل و بلبل“ معروف است که البته این دو رمز ”معشوق و عاشق“، ”زیبایی و عشق“ و یا به زبانی بهتر رمز ”زیباییشناسی و شعر“ است. به این ترتیب که ”گل“ در ادبیات فارسی رمز ”زیباییشناسی“ است و”بلبل“ رمز ”شعرسرایی“ است. شاعر عارف فارس زبان همانند بلبلی است که پیرو طبع گل است. او خود را عاشق زیبایی مینامد و تمام اشعارش چیزی جز تسبیح محبوب دست نایافتنی اش نیست، مثلا حافظ اینگونه میگوید:
ترجمهی شعر: من تنها کسی نیستم که خود را به صورت زیبای آن یار تسلیم کرده است، اطرافم هزاران بلبل هستند که همین سرود را میخوانند. رازهای زیبایی-زیبایی پوست با این روش ها
زیبایی در اشعار شاعران ایرانی
شاعران عرفان ایرانی در به کار بردن این معانی مقصود و هوای لذت عاشقانه و تصورات شهوانی نداشتند. بلکه آنها میخواستند با اشاره به مفهوم حجاب برداشتن اولین زیبایی از روی خود بر روی بام امکان، که از نظر الهیات باعث بوجود آمدن هزاران کلمه شد، آفرینش را بصورت ماوراء طبیعی بیان کنند. اشعهی این زیبایی جاودانه به گل خورد و گل آن زیبایی را برای بلبل عریان کرد و این پرندهی پریشان شده را به صدایی ملکوتی، پر شور و پر وجد مجهز کرد. این داستان زیبایی شناسانهی طبیعی از پیدایش - البته اگر بتوان آن را چنین نامید - را حافظ به گونه ای تازه تر و زیباتر بازگو کرده است: رازهای زیبایی بدون آرایش صورت
ترجمه ی شعر: به فیض گل بود که بلبل هنر آواز را آموخت، وگرنه در نوک بلبل هیچکدام از این زینتها و صداها نمیتوانست باشد.